Quantcast
Channel: هِنــــا و مِنـــــا
Viewing all articles
Browse latest Browse all 3142

داستان مسابقه قورباغه ها

$
0
0

داستان مسابقه قورباغه ها

گروهی از قورباغه های کوچک تصمیم گرفتند که با هم مسابقه دو بدهند. هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود.

جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه وتشویققورباغه ها جمع شده بودند و مسابقه شروع شد. کسی توی جمعیت باور نداشت کهقورباغههای به این کوچکی بتوانند به نوک برج برسند.

از بین جمعیت جمله هایی این چنینی شنیده می شد: «اوه، عجب کار مشکلی!!»، «اون ها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند» یا «هیچ شانسی برایموفقیتشان نیست. برج خیلی بلنده!» و ...

قورباغه های کوچک یکی یکی شروع به افتادنکردند به جز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا و بالاتر می رفتند. جمعیتهنوز ادامه می داد: «خیلی مشکله! هیچ کس موفق نمی شه!» و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف

ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد؛ بالا، بالا و باز هم بالاتر. این یکینمی خواست منصرف بشه! بالاخره بقیه از بالا رفتن منصرف شدند به جز اونقورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها قورباغه ای بود که به نوک برج  رسید!

بقیه قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کار رو انجامداده؟ اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیداکرده؟

مشخص شد که برنده مسابقهناشنوابوده.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 3142

Trending Articles