نبی الله باستان
روزنامه آرمان - هفتم دی ماه 1391
موضوع بومی گزینیدانشگاه ها در جلسه 628 شورای عالی انقلاب فرهنگی، یعنی اول مردادماه 1387به پیشنهاد وزارت علوم به تصویب رسید. بر اساس این مصوبه، سازمان سنجش آموزشکشور موظف شد، دست کم 65 درصد حجم پذیرش دانشجو را در دوره های روزانهدانشگاه ها به صورت بومی استانی انجام دهد و 70 درصد ظرفیت پذیرشدانشگاه های آزاد اسلامی نیز به داوطلبان بومی اختصاص یابد.
همچنین پس ازپذیرش دانشجویان، مطابق این مصوبه- که در سال جاری موجب انتقادات و حتیتجمع در مقابل سازمان سنجش شد. موضوع انتقال دانشجویان به محل زندگی خودنیز با جدیت بیشتر مورد توجه واقع شد. به عنوان نمونه، دانشگاه آزاد اسلامیبا انتقال 12 هزار و 600 دانشجوی دختر به محل زندگیشان موافقت نمود.
در پساین مصوبه، تفکراتی مانند تمرکز زدایی، جاری کردن آموزه های دینی و احکامالهی در محیط دانشگاه ها، ایجاد بازار کار و جلوگیری از بروز آسیب هایاجتماعی برای دختران و... وجود داشته و دارد. از سویی دیگر انتقادهایی نیز همچون، تبعیض تحصیلی، بی عدالتی آموزشی، تغییر در سطح علمی دانشگاه ها،تبعیض جنسیتی، کاهش سهمیه برخی دانشگاه ها و... به این مصوبه وارد شد.
اماموضوعی که به آن پرداخته نشد، مسئله ی تعامل فرهنگی میان دانشجویان اقواممختلف کشور و در پی آن آسیب فرهنگ های دارای گستره محدود است و مهمتر ازآن، آسیب به زبان فارسی معیار بود. چرا که از بین رفتن ارتباط دوسویهدانشجویان، از یک طرف انجام گفت و گوهای جان دار، پرشور و پرمایه را در میاندانشجویان- که نمایندگانی نخبه از بخش های گوناگون قلمرو زبان فارسیهستند- را از بین می برد و از سوی دیگر باعث کمرنگ شدن جریان تعاملفرهنگ های اقوام مختلف می شود.
این امر به دلیل نیافتن مجال بروز در برابرخرده فرهنگ های دیگر و عدم تعامل با آنها و در نتیجه در سکوت و سکون فرورفتن، موجب انزوا و در نهایت کمرنگ شدن آنها خواهد شد. زبان و فرهنگ همچون موجودی زنده، رشدی طبیعی دارند. اگر موانع و سدهای سر راهشان از میانبرداشته نشود به تدریج بیمار، رنجور و مهجور شده و از بین می روند.
راهپیشگیری از این مسئله، کارهایی است که دولت ها در حوزه ی برنامه ریزی زبان وادبیات فارسی انجام می دهند. تحولات اقتصادی و اجتماعی بر سرعت تغییراتزبان و فرهنگ می افزایند و هر قدر که این تحولات شتابی بیشتر داشتهباشند، دگرگونی ها در حوزه زبان و فرهنگ، شتاب بیشتری خواهند داشت. از این رودولت، به خصوص بخش های فرهنگی آن باید چاره ای اندیشیده و حداقل بابرنامه ریزی های مناسب از لطمات بیش از اندازه بر جریانات فرهنگی - زبانی- بکاهند. شاید یکی از این راه ها تجدید نظر یا سامان بخشی به بومی گزینیدانشگاه ها باشد.
در پایان چند پرسش را با هم به قضاوت می نشینیم:
آیابومی گزینی دانشجویان و ماندن آنان در محل زندگی خود، به معنای محصور کردنفرهنگ های اقوام ایرانی نیست؟
آیا بومی گزینی و جلوگیری از گسترش فرهنگ هاتوسط فرهیخته ترین جوانان کشور، موجب کاهش توسعه فرهنگی اقوام مختلف درکشور نخواهد شد؟
امید است که تا دیر نشده و فرصت باقی است، مسئولان امر بهخصوص برنامه ریزان فرهنگستان زبان و ادب فارسی، برای این معضل فکری اساسیبکنند.