حکایت ماست خوردن
شخصی ماست خورده بود و قدری به ریشش چکیده.
یکی از او پرسید: چه خورده ای؟
گفت: کبوتر بچه.
گفت راست می گوئی که فضله اش بر در برج پیداست.
عبيد زاكاني
حکایت ماست خوردن
شخصی ماست خورده بود و قدری به ریشش چکیده.
یکی از او پرسید: چه خورده ای؟
گفت: کبوتر بچه.
گفت راست می گوئی که فضله اش بر در برج پیداست.
عبيد زاكاني