مدرسه ی کارآمد
در مدرسه ی کارآمد، سیاست فراهم آوردن شرایط و فضای مساعد برای شرکت خود انگیخته، داوطلبانه، خلاقانه و آزادانه ی اولیا و مربیان در هدایت و مدیریت فعالیت های آموزشی و تربیتی مدرسه، در چارچوب سیاست های کلی و خط مشی های اساسی نظام تعلیم و تربیت است. جوهره ی مدرسه ی کارآمد بر چند اصل و سیاست مبنایی استوار است که عبارت اند از:
تمرکز زدایی
مشارکت جویی و مشارکت پذیری
تفویض اختیارات، متناسب با مسئولیت ها
بومی سازی برخی از برنامه ها و ایجاد انعطاف در آنها، متناسب با شرایط اقلیمی
قائل شدن هویت و استقلال نسبی برای مدرسه
ایجاد زمینه ی خود راهبری و خلاقیت و پویایی در مدرسه ها
=================
سیاست مدرسه ی کارآمد، اولا بر جلب مشارکت همه جانبه و مسئولانه و خود جوش همه ی عوامل موثر در تعلیم و تربیت استوار است. ثانیا به دنبال ایجاد انگیزه در مشارکت جویانی است که خواهان ارتقای کیفیت تعلیم و تربیت هستند. علاوه بر آن، انگیزه ی رشد و اعتلای فرد در جامعه و انگیزه ی روانی مشارکت جویان را برای حضور بیش تر در عرصه تعلیم و تقویت تربیت می کند.
سیاست مدرسه ی کارآمد، زمینه ساز تبدیل مدیریت منفعل و هزینه ساز به مدیریت فعال و برنامه ریز است و از روزمرگی جلو گیری می کند. در این سیاست، مدرسه محل تجلی مشارکت همه ی عوامل دخیل در امر آموزش و پرورش، اعم از معلمان، مربیان، دانش آموزان، اولیا، مدیر و کارکنان اداری و خدماتی مدرسه است.
سیاست مدرسه ی کارآمد، مدرسه ها را از بحران ها و مشکلات مزمن و پیچیده ی اداری مثل بوروکراسی زمان بر، پرهزینه و خلاقیت کش نجات خواهد داد، اما در عصر توسعه ی شتابان علم و فناوری در جهان پیچیده ی اطلاعاتی، واحد های کوچک آموزشی قادر به حل مشکلات خود در تمام زمینه ها نیستند، بلکه به منابع تغذیه کننده ی فکری و مادری نیاز دارند.
در واقع استقلال نسبی و خود کفا شدن مدرسه، یک طرف قضیه است و دارا بودن پشتوانه ی علمی و نظارتی طرف دیگر آن. به عبارت دیگر، مدرسه سنگری است که به پشت جبهه نیاز دارد.
بنابراین مدرسه ها باید روحیه ی بهره مندی از نیروهای ستادی و اجرایی و ارتباط منطقی، زنده و پویا با تشکیلات اداری و ستادی را داشته باشند. این بدان معنی نیست که مدرسه مطلقا تحت امر تشکیلات ستادی و اجرایی اداره شود ؛ بلکه تشکیلات ستادی باید پاسخ گوی هرگونه نیاز مدرسه باشد و آن را با اندیشه های خلاق، به گونه ای آگاهانه و مسئولانه آشنا سازد.
در این خصوص، اختیارات فراوانی به مدرسه ها قابل تفویض است، از جمله: تصمیم گیری های اداری، مالی، آموزشی، پرورشی، امتحانی، انضباطی و فوق برنامه. اما برخی اختیارات مثل تصمیم گیری درباره ی نیروی انسانی و برنامه های درسی، البته با حفظ چارچوب مشخص تر، مساله ای است که نیاز به زمان و زمینه سازی بیشتر دارد.