گنجشك عاشق
تعدادی گنجشک کنار پیاده رو دانه بر می داشتند
تعدادی، با پای راست من، به آسمان پریدند
تعدادی با پای چپ
تعدادی با حرکت دست راست من
تعدادی با حرکت دست چپ
تنها سه گنجشک هنوز نشسته بودند
وقتی که نزدیکترشدم
دو گنجشک با هم پریدند
اما یک گنجشک،تا آخرین پای چپ
تا آخرین دست راست
تا آخرین شانه من، ماند.
آن گنجشک عاشقتوبودي که برای خستگی من، هنوز دانهبر می داشتي.