Quantcast
Channel: هِنــــا و مِنـــــا
Viewing all articles
Browse latest Browse all 3142

كاریكلماتور

$
0
0

روزهای بارانی سایه ام به دنبال كارهای شخصی اش می رود.

قرص ماه مسكن عشاق است.

در چهار راه عقاید، افكارم پشت چراغ خطر متوقف شد.

من با رؤیا زندگی می كنم و رؤیا با دیگری.

وقتی حواسم را جمع كردم، به دارایی هایم اضافه شد.

گاهی پرنده خیالم پروازهای برون مرزی دارد.

جورابم صبح تا شب عرق می خورد، اما عربده نمی كشد.

انسان با اعمالش تعبیر می شود، نه با خاطراتش.

در آخرین دم، باز دمی وجود ندارد.

سخنرانان حرفه ای عاشق میكروفون هستند.

 در جشن تولد مرگم زندگی شركت نداشت.

 خشكسالی به ابرها قرص ضد بارداری هدیه داد.

 وقتی قمارباز دلش را باخت، از بانك وام ازدواج گرفت.

 قلم پاچه خوار نوكش همیشه چرب است.

معمولاً به هیچ دروازه بانی كمتر از گل نمی گویند.

 باد خیال، حواسم را ربود.

من سیگار را آتش می زنم و سیگار به تلافی سلامتی ام را.

وقتی آخرین نگاهش را ذخیره نمودم، قلبم ویروس گرفت.

نقاش فقیر، خجالت می كشید.

 وقتی نوشته هایم به اتمام رسید، قلمم از فرط خستگی به خواب رفت.

 روزنامهقدس۱۴/۶/۸۷


Viewing all articles
Browse latest Browse all 3142

Trending Articles