ضرب المثل های شعری - سری اول
اظهار عجز پیش ستم پیشه ابلهی است
دود کبـــاب مـــوجب طغیــان آتش است
آهـــن و فـــولاد از یک کـــوره می آید بـــرون
آن یکی شمشیر برّان وان دگر نعل خر است
این تراشیدن ابروی تو از، تندی خوست
تا نگویند که بالای دو چشمت ابروست
به یک کارخطا انسان بود یک عمر در زحمت
چــــرا عاقل کند کــاری که باز آرد پشیمانی
چو نور دیده کم شد، بار عینک را کشد بینی
ز بینی بایــــد آموزی، ره همسایـــه داری را
چون شود دشمن ملایم، احتیاط از کف مده
مکــــرها در پـــرده بــــاشد، آب زیر کـــاه را