داستان جالب قصر پادشاه
در افسانه های شرقی قدیم آمده است که یکی از پادشاهان بزرگ برای جاودانهکردن نام و پادشاهی خود تصمیم گرفت که قصری باشکوه بسازد که در دنیا بینظیر باشد و تالار اصلی آن در عین شکوه و بزرگی و عظمت ستونی نداشته باشد.
اما پس از سال ها و کار و تلاش و محاسبه، کسی از عهده ساخت سقف تالار اصلی بر نیامد و معماران مدعی زیادی بر سر این کار جان خود را از دست دادندتا اینکه ناکامیپادشاهاو را به شدت افسرده و خشمگین ساخت و دست آخر معلوم شد کهمعمارزبر دست و افسانه ای به نامسنماروجود دارد که این کار از عهده او بر می آید ...