بي پايه و چهارپايه
دلم را با تير مي زنند
آنهايي كه يادشان حالم را به هم مي زند
آنهايي كه بي پايه بر چهارپايه هاي چوبي تكيه زده اند
چهار پايه بيچاره نيز از شرم صدايش بلند نمي شود و فقط با آهي راه نفس را باز مي كند.
ساقي با مي و ميخانه بساز
تـو را چه باشد به روبهان نياز
روزي رسوا و سيـه رو گردند
اين تملق گويـانِ ريــا در نماز