Quantcast
Channel: هِنــــا و مِنـــــا
Viewing all articles
Browse latest Browse all 3142

شدم درگیر چشمانت

$
0
0

شدم درگیر چشمانت، تو از آغوش پاییزی

تو حتی با خیالت هم، به فکرم شعر می ریزی

 

منم که تند و بی پروا برایت شعر می گویم

تو هم بر عکس من هستی شدیدا اهل پرهیزی

 

برایت شعر می سازم تمام خاطراتم را

تو خیلی ساده می گویی عجب شعر غم انگیزی

 

نگاهت آتشین باشد، دلت مانند یک برکه

گره در دست تو مانده که ذوقم را برانگیزی

 

بیا خوبی کن و یک بار، صرف از فعل رفتن کن

چه بگریزی ز ابیاتم که بر زخمم نمک ریزی

 

عجب چشمی تو داری که برایش شعر می سازم

تو هم در جام من هر دم غمی روی غمی ریزی




Viewing all articles
Browse latest Browse all 3142

Trending Articles