Quantcast
Channel: هِنــــا و مِنـــــا
Viewing all articles
Browse latest Browse all 3142

حکایت زن بازرگان

$
0
0

حکایت زن بازرگان

بازرگانی زنی خوش صورت به نام زهره داشت.

عزم سفری کرد. از بهر او جامه ایسفید بساخت و کاسه ای نیل به خادم داد که هرگاه از این زن حرکتی ناشایست دروجود آید یک انگشت نیل بر جامه او زن تا چون باز آیم اگر تو حاضر نباشیمرا حال معلوم شود.

پس از مدتی خواجه به خادم نوشت:

کاری نکند زهره که ننگی باشد بر جامه او ز نیل رنگی باشد.

خادم باز نوشت که:

گر درسفرخواجه درنگی باشد تا ماه دگر زهره پلنگی باشد.

عبيد زاكاني


Viewing all articles
Browse latest Browse all 3142

Trending Articles