با اخلاق سگی كه داشت، حتی گربه ها هم از او می ترسیدند.
از بس روده درازی كرد، دكتر جراح دستور داد نیمی از روده اش را قطع كنند.
شب با دیدن صبح رنگش سفید شد.
وقتی چشمش به عكس پدر و مادرش افتاد، فهمید كه «خودساخته» نیست.
به عقیده پرنده محبوس آسمان لبریز از پروازهای بر باد رفته است.
بعضی از عشقها با یك نگاه گرم شروع و با یك آه سرد به پایان می رسد.
سكه آزادی را از لای میله های قفس به پرنده داد.
در مسابقه ماست خوری همه رو سفید شدند.
تنها برای ورود به جهنم نیاز به پارتی نیست.
دود سیگار به آسمان رنگ خاكستری می زند.
فریاد را همه می شنوند، هنر واقعی شنیدن صدای سكوت است.
روزنامهقدس۱۸/۸/۸۵