در دهكده عشق عرضه كم و تقاضا زیاد است.
بعضی ها با باند بازی می كنن و بعضی ها با باند پانسمان.
هوای سرد را می توان تحمل كرد، ولی نگاه سرد را خیر.
بعضی ها تو خیالشان، خیلی زیبا خیال پردازی می كنند.
با آب خوردن، بغض گلویش را پایین فرستاد.
عجیب است كه خیلی از دلها سیاه است و خیلی ها مریض، اما قلبهایشان سالم سالمه.
هواشناسی زودتر از دیگران می فهمد كه باد از كدوم جهت می وزد.
مدعی شد كه آدم پاكی است، چون شغلش دلاكی بود.
چون همیشه در حال مطالعه بود، مدعی شد كه در كتابخانه به دنیا آمده است.
از دودلی خسته شده بود، تصمیم داشت یكی از آنها را اهدا كند.
چون چشم دیدن كسی را نداشته، با عصای نابینایان از خانه بیرون می رفت.
دیوار كوتاه پیدا نكرد، از دیوار حاشا بالا رفت.
زندگی سوء تفاهمی است كه برای همه پیش می آید.
روزنامهقدس۱۵/۹/۸۶