كاریكلماتور
گاهی اوقات تصویرم در آب شنا می كند.
آنقدر چاق بود که نتوانستم او را در قلبم جای دهم.
از نظر حسابدار آزادی جزو مطالبات مشکوک الوصول است.
خورشید موقع غروب فیتیله اش را پایین کشید.
دنیا پر از عدم تفاهم است، اما فریاد از سوء تفاهم.
ساعت لاشه زمان است که بروی دست سنگینی می كند.
توطئه باد وباران منجر به تاراج رفتن شکوفه ها شد.
در عكس دو نفره من و تو جای تو همیشه خالی است.
گاهی اوقات كاریكلماتورهای خوشگذران از تو نوشته هام فرار میكنند.
دوشاخه برق به پریز چشمك زد.
وقتی باران آمد سیاهی شب رنگ پس داد.
بعضی ها دمشان گرم است و بعضی ها بازارشان.