خیال تو
عمری در خیال زیستن
عمری با خیال بودن
رهاوردش چه بود جز غم؟
نه، خدایا نشنو این شکوه ام را
می ترسم همین را هم از من بگیری
و رهایم سازی با انبوه نبودن ها
آن وقت چه سازم با غم تنهائی دل؟
خیال تو
عمری در خیال زیستن
عمری با خیال بودن
رهاوردش چه بود جز غم؟
نه، خدایا نشنو این شکوه ام را
می ترسم همین را هم از من بگیری
و رهایم سازی با انبوه نبودن ها
آن وقت چه سازم با غم تنهائی دل؟