ضرب المثل فارسی - حرف ص
صابونش به جامه ما خورده
صبر كوتاه خدا سي ساله
صداش صبح در مياد
صد پتك زرگر، يك پتك آهنگر
صد تا گنجشك با زاق و زوقش نيم منه
صد تا چاقو بسازه، يكيش دسته نداره
صد تومن ميدم كه بچه ام يكشب بيرون نخوابه وقتي خوابيد ، چه يكشب چه هزار شب
صد رحمت به كفن دزد اولي
صد سال گدائي ميكنه هنوز شب جمعه را نميدونه
صد سر را كلاه است و صد كور را عصا
صد من پرقو يكمشت نيست
صد من گوشت شكار به يك چس تازي نميارزه
صد موش را يك گربه كافيه
صفراش به يك ليمو مي شكنه
صنار جيگرك سفره قلمگار نمي خواد
صنار ميگيرم سگ اخته ميكنم، يه عباسي ميدم غسل ميكنم