این گروه از دانش آموزان به علت عملکرد ضعیف تحصیلی در کلیه دروس شناسایی می شوند ولی دارای عقب ماندگی متوسط یا شدید نمی باشند زیرا دسته های اخیر به زودی در کلاس های اول و دوم ویا قبل از ورود به مدرسه شناخته شده ودر مدارس استثنایی یا مراکز خاص این گونه کودکان تحت برنامه ویژه قرار می گیرند تفاوت عمده این کودکان با کودکان عقب مانده متوسط یا شدید این است که گاهی تا سال های اولیه دوران ابتدایی شناخته نمی شوند و در اغلب موارد به عنوان کودکان تنبل یا پرت حواس معرفی می گردند.
این دانش آموزان قادرند با حمایت خانواده و مدرسه در صورت دریافت کمک های آموزشی به صورت فردی دوران راهنمایی را طی نمایند ولی قادر به طی کردن دوران دبیرستان نمی باشند و باید به مشاغلی که نیازبه بهره هوشی کمتر دارد وکار حالت تکراری و بدون پیچیدگی است هدایت شوند.
تقسیم بندی کودکان دیرآموز وعقب مانده هوشی بر اساس آخرین طبقه بندی های به عمل آمده عبارت است از:
1- مرزی: بهره ی هوشی بین 84-70یا71
2- خفیف: بهره ی هوشی بین 50-69
3- متوسط: بهره ی هوشی بین 49-35
4- شدید: بهره ی هوشی بین 34-20
5- عمیق: بهره ی هوشی پایین تراز 20
6- سایر عقب ماندگی ذهنی
7- عقب ماندگی ذهنی نامشخص.
1- در گروه مرزی: قادر به انجام کلیه امور خود می باشند و خود کفا بوده و می توانند شغل مناسب بهره ی هوشی خود را یافته و زندگی نسبتا عادی خود را طی نمایند.
2- در گروه خفیف:قدرت خود کفایی کارهای اولیه خود را دارند و میزان یادگیری انها نسبت به دیگر دانش آموزان کندتر است ودر سنین بزرگسالی در حد یک فرد 9تا12ساله قدرت یادگیری و هماهنگی دارند و نیز به آموزش ویژه در مدارس استثنایی نیاز دارند.قادر به ازدواج و تربیت کودکان خود نمی باشند و باید از حمایت خانواده و اطرافیان به صورت غیر مستقیم بهره مند گردند.البته اگر در برنامه آموزشی مناسبی قراربگیرند به خود کفایی نسبی دست خواهند یافت.
3-- در گروه متوسط: دارای ضعف در تکلم و گنجینه لغت و زبان می باشند و میزان بادگیری آنها محدود می باشد و مهارت های حرکتی و رشد حرکتی آنها نیز دچار تاخیر می باشد ودر طول زندگی نیاز به حفاظت از طرف اطرافیان خود دارند ودر آموزش تنها کلاس های اول و دوم را قادر می باشند که طی نمایند زیرا تا سنین بزرگسالی حداکثر در حد بهره ی هوشی کودکان 6تا9ساله می رسند.
4- در گروهی شدید: مانند گروه متوسط دارای تکلم بسیار پایین وحتی گاه بدون بیان تکلمی می باشند ودارای تاخیر در رشد حرکتی هستند.در سنین بزرگسالی حداکثر بهره ی هوشی بین3تا6ساله را دارا می باشند.این افراد قادر به زندگی مستقل در طول عمر خود نمی باشند ودر سنین اولیه شناخته می شوند وبه مدرسه فرستاده نمی شوند و تا سال های زیادی حتب رفع حوائج اولیه انها به وسیله اطرافیان انجام میگیرد.
5- گروه عقب ماندگی عمیق: این افرادحتی قادر به درک نیازها واحتیجات اولیه خود نمی باشند به طوری که اگر اطرافیان به آنها غذا ندهند ویا مراقبتشان نکنند-به زودی از گرسنگی می میرند- معمولا قادر به حرکت نیستند ویا به شدت دچار تاخیر حرکتی هستند.جزء صداهای اولیه هیچ گونه ارتباط کمالی بر قرار نمی کنند.وبیشتر در طول عمر مانند یک گیاه زندگی می کنند و بهره ی هوشی آنها حداکثر به پایین سنین 3سالگی می رسد.
6- سایر عقب ماندگی ذهنی: این افراد علاوه بر مشکل یکی از گروه های فوق دارای اختلالات ناشنوایی یا نابینایی یا دیگر معلولیت های جسمانی هم می باشند ویا دارای اختلال رفتاری هستند.ودر واقع دارای دو معلولیت می باشند.
7- عقب ماندگی ذهنی نامشخص: گروهی هستند که علائمی از عقب ماندگی ذهنی را نشان می دهند ولی در حال حاضر اطلاعات کافی برای قرار دادن انها در یکی از طبقات فوق وجود ندارند.
سبب شناسی:
در75% موارد علت مشخصی وجود ندارد ودر 25% دیگر به عواملی مانند سوءتغذیه مادر در دوران بارداری ویا کودک در دوران نوزادی بیمار های دوران حاملگی مادر بیماری های سخت کودک و یا ضربات هنگام و بعد از تولد عدم تحریکات کافی برای یادگیری پایین بودن سطح اجتماعی-اقتصادی خانواده اشاره می شود. این اختلالات در پسران1/5 برابر دختران دیده شده و به طور کلی حدود 2درصد تعداد افراد عقب مانده ذهنی را فرا می گیرد.
پیشنهادات
1- طبقه بندی کودکان استثنائی برای مطالعه وضعیت روحی و روانی آنان لازم است.
2- درسبب شناسی وجوح مشترک زیادی وجود دارد .
3- در آموزش کودکان فلج مغزی به مسائل توانبخشی آنان توجه شود .
4- برای درمان اختلالات تکلمی همکاری والدین ،گفتاردرمانگر و معلم ضروری است .
5- برای جلوگیری از مشکلات بینایی آزمایش بینایی در سنین قبل از دبستان لازم است .
6- والدین باید مشکل صرع فرزندان خود را به مسئولین مدرسه ومعلم مربوطه اطلاع دهند.
7- باید سعی شود تا جائی که امکان دارد کودکان دارای مشکل در مدارس عادی همراه سایر هم سن و سالانشان درس بخوانند.
8- باید از روشهای تقویت مثبت برای تشویق کودکان استفاده شود .
9- باید از هر کودک برابر استعدادها و هوش او انتظار داشت.